خانه های دوچرخه به منظور ارائه خدمات کرایه، امداد سوانح و تعمیرات دوچرخه برای مردم راه اندازی شد اما برای عموم مردم چندان جذابیتی نداشت و این طرح در همان ابتدای راه شکست خورد. این در حالیست که این ایستگاه های پر از دوچرخه هنوز هم دایر هستند و همچنان آینه ی مدیریت غلط چنین پروژه هایی می باشند.
اما این که همه ی مشکلات را به گردن مدیریت اشتباه بیاندازیم دور از انصاف است، عدم استقبال مردم از خانه های دوچرخه نیز مزید بر علت شد تا دوچرخه ها بدون راکب و همچنان نو باقی بمانند! و همین عدم استقبال مانع از پیشرفت و گسترش سامانه حمل و نقل غیر موتوری در تهران و ایران گردید!
اکنون خانه های دوچرخه برای شهر فقط هزینه بر هستند و هیچ سودی برای حمل و نقل شهری و مدیریت کلان شهری ندارند. حال تصور کنید اگر استقبال اکثریت مردم را داشتیم چه اتفاقی می افتاد؟
علاوه بر صرفه جویی در مقادیر زیادی سوخت فسیلی و خلوتی شهر از خودرو های پر از سر و صدا و آلودگی ناشی از احتراق موتورهای درون سوز، خیابان های شهر فضایی امن تر برای تردد بود و هوای پاک تری داشتیم از سوی دیگر هزینه های خانوار ها پایین می آمد، از هزینه های تعمیرات خودرو گرفته تا خرید طرح ترافیک، عوارض خودرو، پرداخت قبوض جریمه و غیره... همین صرفه جویی هم در کوتاه مدت و هم در دراز مدت عدد قابل توجهی می تواند باشد ضمن آن که سطح امنیت روانی مردم نیز مساعد تر می شد. بطور مثال وقتی با ترافیک سنگین مواجه می شویم ، هنگام تصادف ، هنگام سرقت از خودرو ، پیدا نکردن جای پارک مناسب، ویراژ های روی اعصاب و گاها خطر ناک وسایل نقلیه دیگر همه و همه تنها باعث افزایش تنشهای عصبی می شود؛ در مقابل اگر اکثریت مردم برای سفر های درون شهری از دوچرخه استفاده می کردند ضمن رفع مسائل ترافیکی و پایین آمدن هزینه ها به افزایش سلامت و نشاط در جامعه می افزودند.
این نکات را همه ی ما خوب می دانیم و در جای خودش حرف های بسیاری هم در این خصوص می زنیم اما واقعا مشکل اصلی کجاست که نمی توان از برخی امکانات ساده و دم دستی برای برطرف کردن مشکلات بزرگ استفاده کرد؟
آیا احیای خانه های دوچرخه آیا ارزش امتحان کردن را دارد ؟
با عضویت در صفحات کارپرس در شبکه های اجتماعی، ویژه های خودرویی جهان را روی به لحظه موبایل خود دریافت کنید
عضویت در صفحات اجتماعی ما: آیگپ - بله - تلگرام - اینستاگرام
نظر خود را اضافه کنید.
ارسال نظر به عنوان مهمان